یه شعر طنز، همین جوری ...!
چهارشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۱۴ ب.ظ
یک نفر شاعر بود
یک نفر تاجر بود
تاجر مورد بحث
در علوم ادبی دستی داشت
شعربازی میکرد-مثل کفتربازی-
شاعر ما روزی
شعر «آزاد»ی گفت
شعر مذکور به دست تاجر واصل شد
تاجر از خواندن شعر
عصبانی شد و آن را جر داد
بعد از آن -با وقار ادبی-
پاکت ارزن خود را برداشت
رو به کفترهایش-غرق در سجع ملیح-
اندر اوصاف و مزایای اصالت در شعر
نطق غرایی کرد
*
(صورت مسئله طولانی شد، میبخشید!)
مختصر شرح دهید:
۱. صله در شعر چه نقشی دارد؟
۲. بغبغو یعنی چه؟
*
(لطفاً از حاشیه پرهیز کنید.)
و موفق باشید!
از کتاب نوشداروی طرح ژنریک، اثر سید حسن حسینی
عنوان شعر: صورت مسئلهی بیآرایش!
البته همین جوری هم این شعر رو به اشتراک نذاشتم.
این کتاب رو هم اگه علاقهمند به اشعار طنز با نگاهی متفاوت هستید، پیشنهاد میکنم مطالعه کنید. تیزبینیها و ترکیبات هوشمندانهی اشعار هم در این مجموعه جاله.