ضربت
چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۸ ب.ظ
نسل گل اینبار هم از خار ضربت میخورد
صبح ایمان از شب کفار ضربت میخورد
بعد از این معیار عشق و نفرتی در کار نیست
از کف اغیار، فرق یار ضربت میخورد
خاک را در مینوردد لشکر کابوس و جهل
تا قیامت دیدهی بیدار ضربت میخورد
طبق معمولی که در تاریخ نامعمول نیست
نص حق از ظن و از پندار ضربت میخورد
روشناییبخشِ هستی آبروی آفتاب
با شبیخونی سیهرفتار ضربت میخورد
قلب نیشابور امکان غرق آتش میشود
عالمی عطار از تاتار ضربت میخورد
سرخ افشا میشود راز دو عالم دین و داد
گنج دانش، مخزنالاسرار ضربت میخورد
راز این وارونگی شد مایهی بُهتی سِتُرگ
آسمان از خاکِ بیمقدار ضربت میخورد؟
باغ ما کمخونی گل دارد و فقر نگاه
نرگس بیمار چون بسیار ضربت میخورد
بی جهت عالم به سمت و سوی ویرانی نرفت
خانه ویران است چون معمار ضربت میخورد
سید حسن حسینی- سفرنامه گردباد- ۱۹ رمضان ۱۴۲۴
۹۳/۰۴/۲۵